او میگوید همینکه برنده این فضا، همانند نهمین انتخابات ریاست جمهوری، یک اصولگرا باشد، برایشان کافی است.
محمدنبی حبیبی که چندی قبل به همراه سایر اعضای حزب مؤتلفه، دومین دیدار خود را با مراجع و علمای قم انجام داد، با اشاره به سخنان یکی از مراجع درباره ماهیت مؤتلفه، خاطرنشان کرد که «ما میتوانیم حلقه اتصال بین اصولگراها باشیم.»
وی با بیان اینکه مؤتلفه میخواهد سنگ زیرین آسیاب باشد، گفت: البته به عنوان یک حزب سیاسی مستقل، نظر خود را درباره نامزدهای خبرگان و شوراهای شهر و روستا، اعلام کردهایم، اما در نهایت، از آنجا که به عنوان یک حزب مذهبی- سیاسی، به دنبال تشکیل جامعه نمونه اسلامی هستیم، هر لیستی را که عقل جمعی اصولگرایان آماده کرد، حتی چشم بسته امضا میکنیم.
* شما معتقدید که انتخابات خبرگان به عنوان یک اتفاق مهم، احتیاج به حضور پرشور مردم دارد و حضور پررنگ مردم را هم منوط به وجود مراجعی برای مشورت دانستید. حالا بخشی از این مراجع مشورتی، نیروهای اصلاحطلب هستند که آنها و نامزدهایشان هم حضورشان در انتخابات را مشروط به برخی مسائل کردهاند؛ از جمله آنکه نگرانی بابت برخورد گزینشی شورای نگهبان درباره تأیید صلاحیت کاندیداهایشان دارند.برای این موضوع و حضور بخشی دیگر از بدنه جامعه در انتخابات خبرگان به منظور پرشورتر شدن فضای انتخاباتی، چه توصیهای دارید؟
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، در اکثر تشکلهای گروههای دوم خردادی این نظر وجود دارد که در انتخابات حضور داشته و تأثیرگذار هم باشند. جلساتی هم که برگزار میکنند حاکی از آن است که قصد شرکت دارند. البته ما از این روحیه کاملاً استقبال میکنیم و معتقدیم که تمام تشکلهای سیاسی کشور، حتی اگر رقیب ما باشند، در انتخابات شرکت کنند. این رقابت اگر با قواعد درست انجام شود، شاید یکی از اثراتش، گسترش حضور مردم باشد. اما این که اصلاحطلبان دچار تردید برای حضور در انتخابات باشند، ادعایی است که باید ارزیابی شود چقدر صحت دارد. ارزیابی ما این است که کاملاً مساله برایشان جدی بود و قصد کلی آنان، قطعاً شرکت در انتخابات است.
* واقعاً بر این باور هستید؟
- بله. زیرا شورای نگهبان، نهاد جدیدالتاسیس که نیست. البته من چیزهایی که در باره مواضع شورای نگهبان اظهار میکنند و بعضاً میگویند که شورای نگهبان جناحی عمل میکند، را قبول ندارم. معتقدم که مجلس ششم که اکثریت آن را اصلاحطلبان تشکیل میدادند، با نظارت همین شورای نگهبان شکل گرفت و در مجلس هفتم نیز، همین تعداد که به عنوان اقلیت حضور دارند، تحت نظارت شورای نگهبان وارد مجلس شدند. بهتر است به جای این فرافکنیها قبول کنیم که در شورای نگهبان افراد متدین، منصف و دلسوز و بیطرف در امور جناحی حضور دارند و محصول کارهای آنان در دورههای مختلف، با هم متفاوت بوده است اگر از اول انقلاب همیشه شاهد مجلس یکدست و مخالف مثلاً جناح چپ بودیم، میشد ادعا کرد جناحی عمل شده است. اما در تمام دورهها و حتی انتخابات ریاست جمهوری شاهد ترکیبی از گروههای گوناگون بودیم. معتقدم که به جای این بهانهجوییها و فرافکنیها، گروههای سیاسی بهتر است تمام تلاش خود را برای شرکت در انتخابات بسیج کنند زیرا هیچ مانعی برای عدم حضور آنان وجود ندارد.
* اما به نظر میرسد نگرانی اصلاحطلبان بیش از مجلس ششم میباشد .
- استدلالهای اصلاحطلبان را بدینگونه و با این استدلال نمیپذیرم. ببینید! در همین انتخابات ریاست جمهوری، به هر دلیلی نامزد اصلاحطلبان در مرحله دوم به میدان رقابتها آمد. هر چی هم که میل داشتند گفتند و حتی از رادیو و تلویزیون هم پخش شد. حالا نگاه کنید که در مرحله اول طیف اصولگرایان با سابقههای مختلف، چه میزان رای آورد و طیف غیراصولگرا نیز در مجموع چه تعداد رای داشت؟ مجموع آرای اصلاحطلبان در مرحله اول چهار میلیون رای بود، در حالی که نامزدهایی که هریک به شکلی اصولگراییشان را اعلام کرده بودند، چند برابر چهار میلیون رای آوردند. اگر آنها بگویند که امکانات تبلیغی در اختیارمان نبود، اشتباه میکنند زیرا جز این که سخنرانیهای رسمی آنها از تلویزیون پخش شد، کار دیگری هم باید انجام میشد؟! لذا این استدلال که کار شورای نگهبان باعث شکست آنها شده یک ادعای بیمبنا و خارج از منطق به نظر میرسد.
آنها باید قبول کنند که در مقاطعی دولت و مجلس و شوراها را در دست گرفتند و در مراحل بعدی، مردم که عملکردشان را دیده بودند، به آنها رای ندادند. اصلاحطلبان اگر در ادعایشان مبنی بر اعتبار رای مردم صادق هستند، بهتر است در عملکرد خود تجدیدنظر کرده و علت شکستشان را متوجه عملکرد شورای نگهبان نکنند. بهطور جدی یک آسیبشناسی داخلی انجام دهند تا اصلاحاتی صورت گیرد.
به عنوان نمونه بگویم که حزب مشارکت در دوره دبیر کلی آقای دکتر خاتمی، تقریباً هیچگاه از کلمه «مردمسالاری دینی» دم نزدند. مردمسالاری گفتند، اما دینی را نگفتند. اما دبیر کل جدید در اولین سخنرانیاش، اعلام کرد که در چارچوب مردم سالاری دینی حرکت خواهیم کرد. من این رویکرد را مثبت میدانم زیرا اشتباه گذشتهشان را به شکلی پس گرفتند. در ایران مردم متدین بوده و میخواهند که با محتوای دینی کشور اداره شود. پس چرا شاید احتراز میکردند که کلمه دینی را به مردم سالاری اضافه نکنند؟ حتی برخی از آنها خروج از حاکمیت را مطرح کردند. پس بهتر است به جای متهم کردن شورای نگهبان از درون خودشان را بازسازی کنند.
* اما خود شما در صحبتهای قبلی اعلام کردهاید که انتخابات خبرگان، به معنای جناحی، دو قطبی نخواهد بود. این حرف شما تلویحاً انتخابات را باز تعریف می کند.
- انتخابات خبرگان با دید حزبی و جناحی قابل تبیین نیست و موضوعی مهم است که فراتر از احزاب شکل میگیرد. یعنی مردم یک نوع رای به اصل نظام هم میدهند. بنابر این موضوعی مهمتر از اصطکاکهای جناحی، موضوع ولایت فقیه است. لذا در انتخابات خبرگان احزاب میتوانند تشویقکننده خوبی برای مردم باشند اما این که جناحها تعیین تکلیف میکنند، به نظرم درست نیست.
به همین دلیل معتقدم که جامعه مدرسین و روحانیت نیز، با دید جناحی در انتخابات خبرگان عمل نمیکنند. آنها عملشان مربوط به کلیت نظامی است که سطحش خیلی بالاتر از رقابتهای حزبی است.
* در دورههای انتخابات قبلی، به منظور ایجاد هماهنگی و ائتلاف بین نیروهای اصولگرا، شورای هماهنگی وجود داشت و فعالیت میکرد. در انتخابات پیشرو شورای هماهنگی وجود ندارد. حالا میخواهم بپرسم که آیا فردی یا جریانی به عنوان محور وجود دارد که بخواهد طیفهای اصولگرا را به یک ائتلاف و اتحادی برساند؟
- در انتخابات شوراها و مجلس معتقدم که شورای هماهنگی بسیار موفق بود. در انتخابات ریاست جمهوری نیز عملکرد شورای هماهنگی تفاوتی با انتخابات شوراها و مجلس نداشت و فقط نامزدها با اعمال سلیقه شخصی، خارج از تصمیمات شورای هماهنگی رفتار کردند که در نتیجه، تعدد و تفرق کاندیداها پیش آمد. در حال حاضر این که بگوییم هماهنگی حول یک شخص خاص صورت میگیرد، نه! چنین چیزی وجود ندارد. بلکه شخصیتهای اصولگرا هر کدام به نسبت نفوذ و مقبولیتی که دارند، در تلاشند تا یک نوع هماهنگی بین نیروها برای دو انتخابات پیشرو به وجود آید. البته من احتمال یک هماهنگی کامل در خبرگان را خیلی قوی میدانم. در انتخابات شوراها نیز که اختلاف سلیقهها ممکن است بیشتر باشد، دغدغه دستیابی به آن هماهنگی وجود دارد. با این حال امیدواریم که تشکلهای اصولگرا از جمله خود ما، اگر با روحیه پرهیز از تعصب گروهی، با روحیه عدم سهمخواهی و با روحیه حرکت براساس عقل جمعی حرکت کنند، به فراهم شدن زمینه هماهنگی در انتخابات شوراها نزدیک شویم.
* شما در انتخابات ریاست جمهوری از احمدینژاد حمایت کردید و در عین حال به هیچ سهمی در دولت دست نیافتید و هنوز هم ظاهراً علیرغم این که از موتلفه نیرویی در بدنه دولت حضور ندارد، از دولت حمایت میکنید. به نظر میرسد که بین احزاب اصولگرا، تنها شما هستید که چنین روشی را در پیش گرفته و سایر گروهها، به این شکل عمل نمیکنند. بنابر این فکر نمیکنید آنچه که عنوان کردید، خیلی خوشبینانه است؟ زیرا عملکرد سایر احزاب اصولگرا، حاکی از آن است که به سهمخواهی هم فکر میکنند.
- استدلال موتلفه برای عدم سهمخواهی و عدم ورود انفرادی به فضای انتخاباتی این است که اگر در شهری، شورای شهر از اصولگرایان تشکیل شود، بهتر است یا آن که با سهمخواهی، باعث شکستن رای اصولگرایان شده و رقیب رای بیاورد؟ بنابر این ترجیح ما آن است که منتخب یک اصولگرا باشد که البته اگر موتلفهای هم باشد، برای ما یک امتیاز حزبی است ولی اگر موتلفهای نبود، ما از میان دو گزینه رای آوردن «یک نیروی رقیب جدی» و «نیروی هم فکر غیرموتلفهای» بنابر عقل سیاسی، از نیروی همفکر غیر موتلفهای ولی اصولگرا، استقبال میکنیم. بنابر این دغدغه ما تعصب حزبی و گروهی نیست، دغدغه ما اصولگرایی است. لذا بقیه گروهها نیز اگر با این استدلال وارد فضای انتخابات بشوند به همین نتیجهای که ما میرسیم، خواهند رسید.
انقلاب را با همان تعریف جامع مقام معظم رهبری از اصولگرایی و اصولگرایان، باید اداره کرد. حالا این اصولگرا، عضو حزب موتلفه بود، خوشحال میشویم اما اگر نبود، دغدغه ما این نیست که حتماً با یک تعصب گروهی با این مسایل برخورد میکنیم. به همین دلیل عدم سهمخواهی خود را در تمام انتخابات عملاً ثابت کردهایم.
* پس موتلفه، در انتخابات شورای شهر هم، به دنبال ارائه لیست جداگانهای نخواهد رفت؟
- برداشت شما کاملاً درست است. در حال حاضر ما هیچ سرفصلی در بحثهای موتلفه باز نکردهایم که جدای از بقیه اصولگرایان تکروی کنیم. نمیگویم روی نامزدها مطالعه نمیکنیم و نظر نداریم. به دفاترمان هم اعلام کردهایم که بر روی کاندیداهای واجد شرایط برای شوراهای شهر، مطالعه کنید و مطالعه خود را هم محدود به اعضای موتلفه نکنید. بلکه اصل بر اصولگرا بودن باشد، بنابر این ما نظر خود را در باره نامزدهای انتخابات شورای شهر هم خواهیم داشت، اما ترجیح میدهیم که این نظرمان را همراه با نظرات سایر تشکلهای اصولگرا، یکجا مطرح کنیم و عقل جمعی اصولگرایان در هر نقطه از کشور، به هر چه رسید ما از همین الان آن را امضا میکنیم.